کیـــــــمیـــــــای زنــــــــدگـــــــــی

عید شما مبارک

    علی در عرش اعلی بی نظیر است علی بر عالم و آدم امیر است به عشق نام مولایم نوشتم چه عیدی بهتر از عید غدیر است؟ تمام لذت عمرم در این است     که مولایم امیرالمومنین است پیشاپیش عید شما مبارک   ...
30 آبان 1389

عشق چیست؟

عشق   چیست ؟؟؟ :::   به کودکی گفتند :عشق چیست؟ گفت : بازی   به نوجوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : رفیق بازی   به جوانی گفتند : عشق چیست؟ گفت : پول و ثروت   به پیرمردی گفتند : عشق چیست؟ گفت :عمر   به عاشقی گفتند : عشق چیست؟ چیزی نگفت آهی کشید و سخت گریست   به گل گفتم: عشق چیست؟ گفت : از من خوشبو تره   به پروانه گفتم: عشق چیست؟ گفت :از من زیبا تره   به شب گفتم عشق چیست؟ گفت: از من سوزنده تره به عشق گفتم تو اخر چه هستی؟؟؟ گفت نگاهی بیش نیستم   ...
15 آبان 1389

پیشاپیش14 ماهگیت مباااااارک گلم....

کیمیای گلم 14 ماهه شد..... قربونت برم من مامانی که روز به روز بزرگتر وشیرین تر و شیطون تر میشی.... یکی از لغاتی که یاد گرفتی و خیلی دوستش داری علی هستش!!!! هر کودکی که میبینی حالا چه دختر ویا پسر بهش میگی علی............ تازه خودت رو هم که تو اینه میبینی باز میگی علیییییییییییییی!!!!!!!!! وقتی هم از جات بلند میشی میگی یاعلی!!!!! وقتی هم من یا بابایی بغلت میکنیم و میخواهیم بلند شیم دوباره  شما عزیزترینم میگی یااااااعلی!!!! امیدوارم همیشه مرتضی علی نگهدارت باشه مامانی !!!! ...
11 آبان 1389

سفر به شمال...

 سلام امروز ا ومدم تا خاطره مسافرت به شمال رو برات به ثبت برسونم کیمیای گلم چند روزی با بابایی به چالوس رفتیم مسافرتمون کوتاه بود ولی خیلی خوش گذشت شماهم که عاشق دد هستی هوا هم خیلی عالی بود کیمیا جونم دیگه کارات هم خیلی شیرین شده هرجا جورابا یا کفشاتوپیدا میکنی میاری به من یا بابایی میدی میگی دد خیلی شیرین زبونی هر چی ما میگیم تو هم تکرار میکنی عزیزدلم قربون اون زبونت برم من تو راه رفتن هم خیلی پیشرفت کردی یک دقیقه هم دیگه زمین نمیشینی و همش در حال راه رفتنی اینم کیمیا جونم تو رستوران جاده چالوس فدات بشم من!!!!!!                             &...
24 مهر 1389

کیمیا نقلی میشود......

سلاااااااام........ روز جمعه ما خونه مامان جون کیمیا مهمون بودیم ویه دفعه تصمیم گرفتیم موهای کیمیا رو بزنیم...... تا موهای دخملی مرتب در بیاد و پرپشت بشه......کیمیا جونم شما خیلی دخمل خوبی بودی و قشنگ عین خانما نشستی و بابایی موهاتو با ماشین از ته زد...... خیلی خوشمزه شدی وحالا چند تا از عکساتو برات میذارم عروسکم....... اینم دخمل نقلی ما بعد از اصلاح...!!!!!!           اینم جـــــــــــــــــــــایزه شما که اینقدر خااااااااااااانم بودی عــــــــــــــــــزیز دلــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!!!!!   دوس تت دااااااااااارم عشــــــــــــــــق مامان..........بووو...
23 مهر 1389

تولد دسته جمعی فرشته های شهریور88

 سلام ..... دخمل گلم امروز اومدم تاخاطره روز جمعه 9 مهر را برات به ثبت برسونم.....روز جمعه روز خیلی خاطره انگیزی بود.....روزی که خیلی بهمون خوش گذشت....روز تولد دسته جمعی نی نی های شهریور 88... کیمیا جونم دوستای خوشگلتو که همه همسن خودتن رو  دیدیم به همراه مامان وباباهای مهربونشون... من که خیلی ذوق زده شده بودم که دوست جونیارو از نزدیک میدیدم شما هم یه عالمه تو پارک گفتگوی تهران با دوستات بازی کردی.... من وشما وبابایی و دایی جون محسن وزن دایی به این تولد قشنگ رفتیم... وکلی خوش گذروندیم وکیک خوردیم.... منم همینجا از همه مامانای مهربونی که تدارکات این کار قشنگ رو کشیده بودن تشکر میکنم... ویکساله شدن همه نینی ها رو تبریک میگم....
12 مهر 1389