18 ماهگی کیمیا جون و وااااااااااکسن.......

 سلاااااام....تو این ماه گل دخملی ما پیشرفت های خیلی خوبی داشته....اول از همه اینکه اولین شعرخوندن رو یاد گرفته و خودش تو خونه همش با خودش میخونه و من وبابایی کلی لذت میبریم  وقربون صدقه اش میریم....اینم اولین شعر گل دخملی ما.....

تاب تاب عبااااسی خدا منو ننداااسی 

که به جای خدا میگه هوما منو ننداااااسی!!!!!و همچنین این رو هم میخونه ومثلااا تو دفترش میکشه....    

چشم چشم 2 ابرو مماغ و دهن.......!!!!!دست دست پا پا ......مو مو.....!!!!!!!

باخودکارش به زبون خودش آکار رو دفترش میکشه!!!!!

در اومدن مرواریدای خوشگل تو دهنت...  

 ودیگه اینکه تند تند درحال دندون در اوردنی عزیزم....دندونای اسیای بالات هم در اومده ودندونای نیش بالا هم جوانه زده...مامان قربون اون مرواریدای خوشگل تو دهنت بشه....امیدوارم تند تند دندونان در بیااااد تا اینقدر مامان نبینه اذیت شدنتو.....!!!!!!

18 ماااااهگی و واکسن...... 

     دخمل گل من روز دوشنبه 16 اسفند 18 ماهه شد و لی روز دوشنبه بچم خیلی درد کشید....الهی مامان قربونت بره...با چه ذوق وشوقی لباس پوشیدی که بری دد...ولی نمیدونستی که داریم میریم واکسن بزنیم.....یکی به دست یکی به پا وقطره فلج اطفااااال.....الهیییی مامان فدات بشه نبینه اینقدر اشک ریختی و درد کشیدی.......!!!!بعد از واکسن تا ظهر حالت خوب بود و مشغول بدو بدو ولی یه دفعه یه جیغی کشیدی و شروع کردی به گریه ودیگه نتونستی راه بری....وبعد هم تب بالا ....منم مرتب با حوله پاتو گرم کردم و هر 4 ساعت با استامینوفن تبت رو کنترل کردم....خدا رو شکر فردای روز واکسن یواش یواش راه افتادی ولی هنوز نمیتونی درست راه بری و پای چپتو میکشی رو زمین عسلم....ولی خوشحالم که این اخریش بود ودیگه رفت تا 6 سالگی....!!!!!!

واماااااا((برنده شدن گل دخملی در مسابقات عکس نی نی های گل شهریور88 ))

موضوع مسابقه هفته قبل نی نی وتماشای تلویزیون بود و کیمیای ناز نازی به خاطر اون عکسی که چسبیده به تلویزیون داشت فارسی وان میدید نفر اول شد...... هوراااااااااا.... موضوع بعدی رو من زیباترین عکس نی نی انتخاب کردم....!