عزیزترینم 2 سالگیت مبارک

سلاااااام به همه ی شما دوستان گلم

امروز زیباترین روز خداست روزیکه من بهترین و قشنگترین هدیه رو از خدای مهربونم گرفتم واونم چیزی نیست غیر از کیمیای زندگـــــــــــیم......

امروز عشق مامان 2 ساله شد خدایا بابت همه چیز ازت ممنونم....خدای بزرگ ازت ممنونم به خاطر اینکه تو این 2 سال همیشه محافظ کیمیای من بودی...ازت میخواهم همیشه و همیشه مراقب دخمل گلم باشی و اونو سلامت وشاد برام نگه داری!

امشب چه ناز دانه گلی در چمن رسید

گویی بساط عیش مداوم به من رسید

نور ستاره ای در شب تولدت

انگار که فرشته ای از ازل رسید

فرشته ی من تـــــــولدت مبــــــارک

واما حالا خاطره ی روز جمعه 11 شهریور روز تولد دسته جمعی فرشته های شهریور 88

وای که چه روز قشنگی بود حدود 30 تا دختر و پسر 2 ساله که همشون متولدین شهریور 88بودن!سرزمین عجایب و اتاق تولد سرزمین عجایب...خیلی خیلی بهمون خوش گذشت خیلی خوشحالم که چنین دوستان خوب ونازنینی دارم.....امیدوارم که همه ی مامان وباباها و نی نی های گلشون همیشه صحیح وسالم باشن...

منو بابای کیمیا و کیمیا جونم جزو اولین نفراتی بودیم که وارد سالن تولد شدیم....بعد یکی یکی دوستان گلم با نینی های گلشون تشریف اوردن و مراسم شروع شد جشن خیلی خوشگلی بود خواننده خیلی باحالی داشت که صدای گرمی هم داشت ....بعد هم شنگول عروسک نمادین سرزمین عجایب وارد شد همراه با کیک جشن تولد بعد هم دیگه رقص تکنو اقای شنگول خان و شمع فوت کردنش و وبعد از اون رقص با چاقو که خیلی باحال بود و وکیک برون!!!!

بعدش هم که جاتون خالی ناهار صرف شد و بعد از ناهار بهترین قسمت جشن که بچه ها از جمله کیمیا خانم عاشقش شد بازی در شهربازی سرزمین عجایب!

کیمیای مامان هم توی این جشن زیبا خیلی بهش خوش گذشت ولی نمیدونم چرا همش میخواست بغل باشه و هر کارش کردیم نمیرفت نانای کنه!

حالا براتون کلی عکس دارم عکسها رو میذارم وباقی توضیحات رو اونجا میدم.....

اینجا هم سالن تولد که هنوز تقریبا خالی بود و جیگر طلاااای مامان!وپذیرایی شدن خانم خانما!

ادامه پذیرایی با خوردن چایی قند پهلووووو!!!!!!!

واما کیک تولد!!به به!!!

اینم شنگول خان که کیمیا نه تنها ازش نترسید بلکه عاشقش شده بود و همش میخواست بره بهش دست بزنه وگوششو بکشه !!!!وکلی براش ذوق کرد!!!

ومراسم فوت کنون شمع توسط شنگول!ارزو میکنم 120 ساله بشین نی نی های خوشگل!(کیمیا گوشه تصویر سمت راست مشخصه)

اینجا هم کیمیا امیر جون واویناااااا جون قرتی که به نظر منم خوش اخلاق ترین بچه توی اون روز بود در اتاق پرو موقع ناهار!!!

واما بهترین بخش جشن که بازی تو شهربازی سرزمین عجایب بود کیمیا که خیلی بهش خوش گذشت و هر چی وسیله بود سوار شد!وبعد موقعی که میخواست پیاده بشه میگفت مامان بریم یکی دیگه!!

اینجا هم کیمیا  اوینا و بردیااااا پسر گل اذر جون دوست گلم که بردیا بالای سرسره ست!

اینجا هم اوینای گلم بالای سرسرست!و کیمیا مشغول تاب بازی!

واماااااا در پایان کیمیای مامان در چرخ وفلک!