این روزهای کیمیا جون

سلااااااام به همه ی شما دوستان گلم روزهاااااای زیبای برفی و سرد زمستونیتون به خیر

وبا عرض پوزش به خاااااااااطر تنبلی مامانی کیمیا و دیر اپ کردن وبلااااگمون.......این روزها کیمیا گلی هم مشغول شیطنت و بازیگوشی هستش و حسااااابی بلبل زبون شده و دل همه رو با شیرین زبونیهاش برده......شعر توی ده شلمرود رو کامل بلد شده و حتی با صداها وادا واصولاااای خاص خودش میخونه......تن صدای حسنی بابای حسنی و حتی کره الاغ کدخداااااا با هم متفاوته!!!هههههههههه

قصه خانم بزی و شنگول ومنگول و حبه انگور رو هم خیلی بامزه تعریف میکنه بازم با ادا وبا صداهای مختلف!!

هفته پیش برا اولین بار بردمش اتلیه وااااااای چی بگم......2 ساعت ونيم اونجا بوديم شايد بيشتر از100 تا عكس ازش انداخت ولي فكر نكنم 5 تا خوب از توش دربيااااااااد .....مگه حرف گوش ميكرد همش وول ميخورد
خانم عکاس بهش ميگفت بخند يه اداهايي از خودش درميورد يا زبونشو بيرون مياورد يا دهنش باز ميكرد يا چشماشو ريز ميكرد !!!!!!!!!!!!!!!
نميذاشت لباساشو عوض كنم........خلاصه اصلاااااا همكاري نكرد حالاااا ايشالله عكساش خوب بشه .....هر وقت اماده بشه براتون ميذارم.

حالاااااا یه عکس براتون از کیمیا میذارم که داغه داغه یعنی ماله همین دیروز روز شهادت امام حسن خونه خاله جون کیمیاست.....که خونه خاله جون کیمیا  به مناسبت  این روز مراسم بود واینجا کیمیا خانم قبل از شروع شدن مراسم  مشغول سیدی گذاشتن برا خودشه!